سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر گاه خداوند خیر بنده ای بخواهد، او را در دین آگاه می کند و راه راست را به او نشان می دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:32 عصر

مروری بر زندگینامه حضرت ولیعصر(عج)

ولادت حضرت مهدی صاحب‌الزمان (عج) در شب جمعه، نیمه‌شعبان سال 255یا ‏‏256‏‎ ‎هجری بوده است.

پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (ص) گذشت ‏و امامت به‎ ‎امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید، ‏کم کم در بین‎ ‎فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار، نگرانی‌هایی پدید آمد . علت آن ‏اخبار و‎ ‎احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی ‏تولد خواهد‎ ‎یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد ‏را جانشین ظلم‎ ‎و ستم ستمگران خواهد نمود.

در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ‏ص ) رسیده بود، این‎ ‎مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود . در این ‏زمان یعنی هنگام تولد‎ ‎حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه ‏عباسی ، که حکومتش از سال‎ 218‎هجری آغاز شد، سامرا، شهر نوساخته را مرکز ‏حکومت عباسی قرار داد . این اندیشه‎ - ‎که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ‏ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولد‎ ‎نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران ‏بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به‎ ‎خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر ‏دهند - در تاریخ نظایری دارد.

در زمان حضرت‎ ‎ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد. در زمان ‏حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل‎ ‎نمود . ولی خدا نخواست . ‏همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از‏‎ ‎آنکه ، خداوند نور ‏خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند‎ . ‎در مورد نوزاد ‏مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای‎ ‎شگفت ‏انگیز و معجزه آسا تکرار شد . امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و‏‎ ‎مراقبت بود ، و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر‎ ‎می برد.

به هنگامی که ولادت، این اختر تابناک، حضرت مهدی ( ع )، نزدیک ‏گشت‎ ‎و خطر او در نظر جباران قوت گرفت، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد‎ ‎جلوگیری کنند و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد، او را از میان بردارند. ‎بدین ‏علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از‎ ‎مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص ‏امام‎ ‎حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی را گاه بگاه می دیدند، نه‎ ‎همیشه و به صورت عادی

‎شیعیان خاص، مهدی ( ع ) را‎ ‎مشاهده کردند‎.

در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات‏‎ ‎داشت، شیعیان ‏خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) می‌رسیدند. از جمله چهل تن به محضر‎ ‎امام ‏یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها‎ ‎بنمایاند تا او را ‏بشناسند و امام چنان کرد . آنان پسری را دیدند که بیرون آمد،‎ ‎همچون پاره ماه ، ‏شبیه به پدر خویش.

امام عسکری فرمود: پس از من ، این پسر امام‎ ‎شماست و ‏خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او‎ ‎پراکنده نگردید‏، که هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد. این را هم بدانید که شما‎ ‎او را پس از ‏امروز نخواهید دید، تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او ‎، عثمان بن سعید ، ‏اطاعت کنید.

و بدین گونه، امام یازدهم، ضمن تصریح به واقع‎ ‎شدن غیبت کبری، ‏امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت‎ ‎را اعلام ‏داشت . یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده‏‎ ‎است ، ابو سهل نوبختی می باشد . باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا ‏پدر‎ ‎بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال ‏‏260هجری دیده از‎ ‎جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست ‏حضرت مهدی بر پیکر مقدس‎ ‎پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر ‏عباسی جریان امامت را نتوانند تمام‎ ‎شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر ‏اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و‏‎ ‎رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست ‏دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند‎ ‎کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر ‏چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر‎ ‎کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن ‏بر پیکر امام بود به کناری زد، و بر بدن‎ ‎مطهر پدر نماز گزارد‎ . ‎

ضرورت غیبت آخرین امام‎

بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد‎. کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما ‏هر‎ ‎چه بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق ‏تعالی‎‎ ‎امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن خلیفه ‏خدا در زمین ‎نبود، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و ‏قتلش همان . پس‎ ‎مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها ‏پنهان نگهدارد ، تا دست‎ ‎دشمنان از وی کوتاه گردد و واسطه فیوضات ربانی، بر ‏اهل زمین سالم ماند.

بدین‎ ‎صورت حجت خدا، هر چند آشکار نیست، اما انوار ‏هدایتش از پس پرده غیبت‎ ‎راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا این کیفر ‏کردار امت اسلامی است که نه‎ ‎تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی ( ع ‏‏) و فرزندان معصومش روی بر تافت‎ ‎، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد ، و لزوم نهان ‏زیستی آخرین امام را‎ ‎برای حفظ جانش سبب شد.

در این باب سخن بسیار است و ‏مجال تنگ ، اما برای اینکه‏‎ ‎خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع ‏پی برند، به نقل قول پروفسور‎ ‎هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با ‏علامه طباطبائی داشته، می‌پردازیم: ‎به عقیده من مذهب تشیع تنها ‏مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق‎، برای همیشه، نگهداشته و ‏بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابر جا می‏‌‌‎دارد ... تنها مذهب تشیع است ‏که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم‎ - ‎ختم شده می‌داند، ‏ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آن‎ ‎حضرت و ‏برای همیشه زنده می‌داند.

رابطه‌ای که از اتصال عالم انسانی به عالم‎ ‎الوهی کشف نماید، به واسطه دعوت‌های دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و ‏عیسی و محمد‎ - ‎صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت ‏جانشینان وی ( به عقیده‎ ‎شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود، او حقیقتی است ‏زنده که هرگز نظر علمی نمی‎ ‎تواند او را از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف ‏نماید ... آری تنها مذهب تشیع است‎ ‎که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار ‏پوشانیده و معتقد است که این حقیقت‎ ‎میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ، ‏باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به‏‎ ‎امام حی غایب.‎

صورت و سیرت مهدی ( ع‎ )

چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته‌اند: ‎چهره‌اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، ‏شانه‌اش‎ ‎پهن‌، دندان‌هایش براق و گشاد، بینی‌اش کشیده و زیبا، پیشانی‌اش بلند ‏و تابنده‎ . ‎استخوان‌بندی‌اش استوار و صخره‌سان، دستان و انگشتهایش درشت. ‏گونه‌هایش کم گوشت و‎ ‎اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - ‏بر گونه راستش خالی مشکین‎ . ‎عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ‏ریخته ، اندامش متناسب و زیبا، هیاتش‎ ‎خوش منظر و رباینده، رخساره‌اش در هاله‌‏ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق‌. ‎قیافه‌اش از حشمت و شکوه ‏رهبری سرشار. نگاهش دگرگون‌کننده، خروشش دریاسان و‎ ‎فریادش همه‌گیر.

‏حضرت مهدی(عج) صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران‎ ‎است.

وی ‏نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است.

در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ‏ص ) رسیده بود، این‎ ‎مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود . در این ‏زمان یعنی هنگام تولد‎ ‎حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه ‏عباسی ، که حکومتش از سال‎ 218‎هجری آغاز شد، سامرا، شهر نوساخته را مرکز ‏حکومت عباسی قرار داد . این اندیشه‎ - ‎که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ‏ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولد‎ ‎نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران ‏بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به‎ ‎خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر ‏دهند - در تاریخ نظایری دارد.

‎ولی مطلق ‏و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است. چون ظاهر‎ ‎شود، به ‏کعبه تکیه کند و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و‎ ‎احکام خدا ‏را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند‎ . ‎حضرت ‏مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود‎ ‎او ‏متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته ‏و‎ ‎پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند‎ . ‎در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد . مهدی ( ‏ع‎ ) ‎حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد.

حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری ‏باشد، از‎ ‎زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز ‏گرداند . به هنگام‎ ‎حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی ‏منافقان و خائنان،‎ ‎نابود شود.

شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت ‏انقلابی مهدی شود. نخستین افراد‎ ‎قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او ‏بپیوندند ... برخی به او بگروند، با‎ ‎دیگران جنگ کند و‎ ‎هیچ صاحب قدرتی و صاحب ‏مرامی، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و‎ ‎حکومتی، جز حکومت حقه و سیاست ‏عادله قرآنی، در جهان جریان نیابد.

آری، چون‎ ‎مهدی ( ع ) قیام کند زمینی نماند ، ‏مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا‎ ‎اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول ‏الله ، بلند گردد . در زمان حکومت مهدی ( ع‎ ) ‎به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، ‏تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت‎ ‎پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ‏، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی ( ع‎ ) ‎با تایید الهی، خردهای مردمان را به ‏کمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد‏‎ ... . ‎مهدی ( ع ) فریاد رسی است که ‏خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد‎ . ‎در روزگار او همگان به رفاه و ‏آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند.

حتی‎ چهارپایان فراوان گردند و با دیگر ‏جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار‎ ‎رویاند آب نهرها فراوان شود، ‏گنج‌ها و دفینه‌های زمین و دیگر معادن استخراج گردد.

‎در زمان مهدی ( ع ) آتش ‏فتنه‌ها و آشوب‌ها بیفسرد، رسم ستم و شبیخون و‎ ‎غارتگری برافتد و جنگ‌ها از میان ‏برود. در جهان جای ویرانی نماند، مگر آنکه مهدی ( ‎ع ) آنجا را آباد سازد.

در قضاوت‌ها ‏و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی، سر سوزنی‎ ‎ظلم و بیداد بر کسی نرود و ‏رنجی بر دلی ننشیند. مهدی، عدالت را، همچنان که سرما‎ ‎و گرما وارد خانه‌ها ‏شود، وارد خانه‌های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد‎.

شمشیر حضرت مهدی ( ع‎ )

 شمشیر مهدی(عج)، سیف‌الله و سیف‌الله المنتقم است . شمشیری است خدائی،‎ ‎شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر ‏انتقام از همه‎ ‎جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما ‏بر سر ضعیفان و‎ ‎مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد . روزگار موعظه و ‏نصیحت در زمان او دیگر‎ ‎نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند ‏دادن بود بجای آوردند‎ . ‎بسیاری از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و ‏حتی اولیاء حق را زهر‎ ‎خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی باید از آنها انتقام ‏گرفته شود . مهدی‎ ( ‎ع ) آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل ‏محمد ( ص ) نیست‎ . ‎اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل ‏عصمت و آل انسانیت است‎ . ‎از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی ( ع ) ‏آمده است ، خبری است که از‎ ‎حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است ‏به 1290سال قبل . در این روایت حضرت‎ ‎باقر ( ع ) می گویند : " مهدی ، بر ‏مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه‎ ‎شده است ، سوار می شود و به ‏آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " . و نیز در روایت‎ ‎امام محمد باقر ( ع ) گفته ‏شده است که بیشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است‎ . ‎البته این آسمان ‏شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین ( ع ) استفاده می شود ،‎ ‎ربطی به ‏آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد ... و هر چه در آسمان‎ ‎شناسی یونانی ، محدود بودن فلک‌ها و آسمان‌ها و ستارگان مطرح است.

در آسمان‎ ‎شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و ‏منظومه‎ ‎های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم ( ص ) و امام باقر ( ع ‏‏) جز از‎ ‎راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است‎ . ‎

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری‎

 مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه‎ ) ‎که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می‌رسیدند ، و پاسخ‌نامه‌‏ها‎ ‎سؤالات را به مردم می‌رساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام ( ‏ع ) را‎ ‎داشته‌اند ، چهار تن هستند که به نواب خاص یا نایبان ویژه معروفند.

‏‏1‏‎ - ‎نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از ‏سال‎ 260‎هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران ‏و شاگردان‎ ‎مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش ‏یافته بود‎ . 2 - ‎محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن ‏سعید فرزند‎ ‎عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک ‏سپرده شد . نیابت و‎ ‎سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید . 3 - ‏حسین بن روح نوبختی : سومین‎ ‎سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 ‏هجری فوت کرد . 4 - علی بن محمد‎ ‎سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن ‏الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در‎ ‎گذشت و در بغداد دفن شد . ‏مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد‎ ‎بن یعقوب ‏کلینی است . همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و‎ ‎آگاه در ‏دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله‎ ‎حضرت مهدی ( ع ) بودند‎ . ‎

 صورت و سیرت حضرت
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته‌اند: ‎چهره‌اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، ‏شانه‌اش‎ ‎پهن‌، دندان‌هایش براق و گشاد، بینی‌اش کشیده و زیبا، پیشانی‌اش بلند ‏و تابنده‎ . ‎استخوان‌بندی‌اش استوار و صخره‌سان، دستان و انگشتهایش درشت. ‏گونه‌هایش کم گوشت و‎ ‎اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - ‏بر گونه راستش خالی مشکین‎ . ‎عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ‏ریخته ، اندامش متناسب و زیبا، هیاتش‎ ‎خوش منظر و رباینده، رخساره‌اش در هاله‌‏ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق‌. ‎قیافه‌اش از حشمت و شکوه ‏رهبری سرشار. نگاهش دگرگون‌کننده، خروشش دریاسان و‎ ‎فریادش همه‌گیر.

غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و‎ ‎نیابت عامه‎

 این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تاکنون ادامه دارد‎ .‎این مدت دوران ‏امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام‎ ( ‎ع ) ضابطه و ‏قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و‎ ‎قاعده ، ‏در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام ( ع ) باشد و به نیابت از‎ ‎سوی امام ، ‏ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند‎ ‎امام ( ع ) با ‏مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیز ، که دوران نیابت عامه است‎ ‎، عالم ‏بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را‎ ‎دارد.

در راس جامعه قرار می‌گیرد و مردم به او مراجعه می‌کنند و او صاحب «ولایت‎ ‎شرعیه» است به نیابت از حضرت مهدی ( ع ). بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این‎ ‎دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است، زیرا رابطه‌ای با ‏خدا و‎ ‎دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان ( ‏عجل الله‎ ‎فرجه ) برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و ‏فقیهی در راس‎ ‎جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی - با ‏اعلمیت و اولویت - در‏‎ ‎راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای ‏دیگر مقام او را پاس‎ ‎دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی او را ‏کمک رسانند ، تا‎ ‎قدرت‌های فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند.

گر چه ‏دوری ما از پناهگاه‎ ‎مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسیار درد ‏آور است، ولی به هر حال‎ - ‎در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( ‏ع ) به قدرت خدا و حفظ او ،‎ ‎زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می‌کند، روزی ‏که " اقتضای تام " حاصل شود ،‎ ‎ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را‎ ‎از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و ‏آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد‏‎ ‎بخشید‎ . ‎

اعتقاد به مهدویت در دوره‏‎ ‎های گذشته‎

 

 اعتقاد به ظهور حضرت در ادیان مختلف
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شیعیان و‎ ‎عالم تشیع نیست ، بلکه ‏بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و‎ ... ) ‎به این ‏اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان‎ ‎خود آورده اند و ‏احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و‎ ‎صحیح می‌دانند. ‎

اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر‎ ‎مانند : یهودی ، ‏زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ،‎ ‎به عنوان ‏یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است‎ . ‎

اعتقاد به حضرت مهدی ( ع‎( ‎ منحصر به شیعه نیست‎

 عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شیعیان و‎ ‎عالم تشیع نیست ، بلکه ‏بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و‎ ... ) ‎به این ‏اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان‎ ‎خود آورده اند و ‏احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و‎ ‎صحیح می‌دانند. ‎

قرآن و حضرت مهدی ( ع‏‎ )

 در قرآن کریم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و‎ ‎پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر( ‎تورات ) نوشته‌ایم که سرانجام ، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب‎ ‎شوند " . حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان شایسته " فرموده است : ‏منظور‎ ‎اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نیز : " ما می خواهیم تا به ‏مستضعفان زمین‎ ‎نیکی کنیم ، یعنی : آنان را پیشوایان سازیم و میراث بران زمین " . ‏بسم الله الرحمن‎ ‎الرحیم .

انا انزلناه فی لیله القدر ... ما قرآن را در شب قدر فرو ‏فرستادیم. تو شب‎ ‎قدر را چگونه شبی می‌دانی؟ شبقدر از هزار ماه بهتر است . ‏در آن شب ، فرشتگان و‎ ‎روح ( جبرئیل ) به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشت‌ها را فرود ‏می‌آورند.

آن شب، تا‎ ‎سپیده دمان ، همه سلام است و سلامت . چنانکه از آیه‌‏های سوره قدر به روشنی فهمیده‎ ‎می‌شود، در هر سال شبی هست که از هزار ‏ماه به ارزش و فضیلت برتر است . آنچه از‎ ‎احادیثی که در تفسیر این سوره ، و تفسیر ‏آیات آغاز سوره دخان فهمیده می شود ، این‎ ‎است که فرشتگان ، در شب قدر ، ‏مقدرات یکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " می آورند‎ ‎و به او تسلیم می دارند . در ‏روزگار پیامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ،‎ ‎آستان مصطفی ( ع ) بوده ‏است . هنگامی که در شناخت قرآنی ، به این نتیجه می رسیم که‎ " ‎شب قدر " در ‏هر سال هست ، باید توجه کنیم پس " صاحب شب قدر " نیز باید همیشه وجود‎ ‎داشته باشد و گرنه فرشتگان‏‎ ‎بر چه کسی فرود آیند ؟ پس چنانکه " قرآن کریم " تا ‏قیامت‎ ‎هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " ‏حجت " خدا در این زمان‎ ‎جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نیست . چندانکه حضرت ‏رضا علیه السلام می فرماید : " امام‎ ‎، امانتدار خداست در زمین، و حجت خداست در ‏میان مردمان ، و خلیفه خداست در آبادی‌ها‎ ‎و سرزمین‌ها ... " .

فیلسوف معروف و متکلم ‏بزرگ و ریاضی دان مشهور اسلامی ، خواجه‏‎ ‎نصیرالدین طوسی می‌گوید: " در نزد ‏خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در‎ ‎تعیین امام ( ع ) و وجود امام ‏به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در‎ ‎امور لطفی است دیگر . و ‏غیبت او ، مربوطبه خود ماست‎ . " ‎

طول عمر امام زمان ( ع‎ )

  درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها‎ ‎گواهی می دهد ‏، و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده‎ ‎اند ، و در گذشته و ‏حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی ( ع‎ ) ‎به هیچ ‏دلیلی محال نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن بهیچ‎ ‎صورت بعید نیست . از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر کنیم ،‎ ‎امری ناممکن نیست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست - عمرهایی مانند ‏عمر‎ ‎حضرت نوح ( ع ) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد‎. ‎برای خدای قدیر و حکیم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسیار ، همه و همه مساوی است‎ . ‎بنابراین حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهایت سلامت‎ ‎زنده نگاه می دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) باید ‏از‎ ‎انظار غایب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فیض برای جهانیان ‏باشد‎ ‎تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ‏،‎ ‎از قسط و عدل پر کند‎ . ‎

 برخلاف آنان که پنداشته‌اند انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از‎ ‎حرکتهای اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گلیم " خود را از آب بیرون بردن ، و به‎ ‎جریانات اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن ، هرگز چنین پنداری درست نیست ‏‏... بر‎ ‎عکس ، انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن و در ‏نپذیرفتن ظلم و‎ ‎باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ‏ستمی و ستمگری‎ ‎ایستادن است . " مجاهدات خستگی ناپذیر و " فوران ‏های خونین شیعه " در طول تاریخ ،‎ ‎گواه این است که در مکتب ، هیچ سازشی و ‏سستی راه ندارد . شیعه در حوزه " انتظار‎ " ‎یعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه ‏داد بر بیداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه‎ ‎تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را ‏برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید می‎ ‎نماید ، و با یاد تاریخ سراسر خون ‏و حماسه سربازان فداکار تشیع ، مشعل خونین‏‎ ‎مبارزات عظیم را بر سر دست حمل ‏می کند " . اینکه به شیعه دستور داده اند که به‎ ‎عنوان " منتظر " همیشه سلاح خود ‏را آماده داشته باشد ، و با یاد کردن نام " قائم آل‎ ‎محمد ( ص ) " قیام کند ناشی از ‏همین آمادگی است . ناشی از همین قیام و اقدام است‏‎ . ‎پایان این بحث را از ‏نوشته زنده یاد آیه الله طالقانی ، عالم مبارز اسلامی بهره‎ ‎می بریم که می گوید : " ‏‏... توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق و نوید دادن‎ ‎به اجرای کامل عدالت ‏اجتماعی ، و تاسیس حکومت اسلام و ظهور یک شخصیت خدا ساخته و‎ ‎بارز ، که ‏مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعالیم مؤسسین ادیان است ، و در‎ ‎مکتب تشیع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنویات آن است ، جزء عقیده قرار ‏داده‎ ‎شده ...

و پیروان خود را به انتظار چنین روزی ترغیب نموده ، و حتی انتظار ظهور ‏را‎ ‎از عبادات دانسته‌اند، تا مسلمانان حق پرست، در اثر ظلم و تعدی زمامداران‏‎ ‎خودپرست و تسلط دولت‌های باطل، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست، ‏اعم از‎ ‎شرقی و غربی، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعیت را آماده کنند.

و همین ‏عقیده‎ ‎است که هنوز مسلمانان را امیدوار و فعال نگاه داشته است، این همه فشار و ‏مصیبت از‎ ‎آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگ‌های صلیبی و حمله ‏مغول، و اختناق و‎ ‎تعدی‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می‌آمد، ‏خاکسترش هم به باد فنا‎ ‎رفته بود.

لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌دهند ‏که چون اسم صریح " قائم‎ " ‎مؤسس دولت حقه اسلام برده می‌شود ، بپا بایستید و ‏آمادگی خود را برای انجام تمام‎ ‎دستورات اعلام کنید ، و خود را همیشه نیرومند و ‏مقتدر نشان دهید.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ