ثمره حکمت، رستگاری است . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 87 اسفند 24 , ساعت 4:52 عصر


    



 




















 
  


 

مهدی استقلالی
سلام به همه استقلالی های عزیز.چهارشنبه همه با هم استادیوم را پر میکنیم.به امید برد اس اس...ادامه متن
punisher ss
به نظر من این باخت به نفع استقلال تمام شد چون اگه با این بازی که استقلال انجام داد می برد مربیان تیم فکر میکردن که میشه با این روش همه تیم ها رو برد و این در مراحل بعدی جام برای استقلال مشکل آفرین می شد.من به عنوان یکی از طرفداران دو آتیشه استقلال نا امید نیستم و مطمئن هستم استقلال با امیر خان قهرمان میشه و از تماشا گرانی که به ورزشگاه می رن خواهش م®...ادامه متن
محمد از شیراز
چرا جباری به تیم ملی دعوت نشد؟(برای بازی با کنیا) باقری هم که جانش در اومده ، دایی میخواسته بذارتش کنار که گفته خود باقری بهم گفتش که من شرایط آرمانی مناسبی ندارم و تا 3 ماه به تیم ملی نمیام. در این صورت به جز شجاعی و نکونام 2 هفبک دیگه نیاز داریم که اونا هم اگر جباری و کریمی باشن ایران برزیل رو هم میزنه(این تیکه ی آخر مبالغه ای شاعرانه بود)...ادامه متن
مسعود عشق اس اس از فولادشهر
سلام به همه آبیهای عزیز.من روی حرفم با شخص جناب آقااای علی آبادیه: آقای علی آبادی پس شعار دولت نهم که عدالت محوری بود چی شد پس؟؟؟؟!! شما از همان ابتدای مدیریتتان پرچم قرمز به دست گرفتید و به باشگاه رقیب رفتید و به طور رسمی طرفداری یکطرفه خود را از این باشگاه به همه نشان دادید.واقعا برای شما و دیگر مسئولین فوتبال کشور متاسفم که انقدر با تیم استقلال دشمنی میکنید. آخر کینه و حسادت تا کجا؟؟؟؟؟مگر همین استقلال نبود که تمام افتخارات داخلی و آسیایی را کسب کرد و پرچم مقدس ایران رو به احتزاز در میاورد؟؟...ادامه متن
ساسان هوادار استقلال اهواز
آقای قلعه نوعی چقدر دل هره چقدر با احساسات هواداران بازی کردن چرا با ترس بازی کردن رابه بازیکنان تحمیل می کنید شما بازی برده را باباخت عوض کردیددرعرض 7دقیقه همه چیز رابر عکس دیدیم واقعا چرا امیر خان...ادامه متن
vajihe
man ashegh esteghlalam.omidvaram tamamiye jamha ro fath kone....ادامه متن
هوادار استقلال از بافق
به امید خدا وهمت بچها ودعای ما هواداران استقلال قهرمان لیگ برتروجام حذفی واسیا وانتقام بازی رفت با الاتحاد رامیگیریم اس اس زلزله محبوب هرچی دله...ادامه متن
abi
salam agha puyan. khaste nabashi. man 2 ta khahar zade daram 2 gholuu hastan 4 maheshoone mitoonam vase oona karte havadari begiram????????...ادامه متن
دوست دار استقلال
درسته ما مقابل الاتحاد بازی رو واگذار کردیم ولی باید قدرت خودمون رو در بازی های بعد به همه نشان دهیم وانتقام خودمون رو تو تهران از الاتحاد بگیریم بازیکن ها ی استقلال باید بدونن هوادارها فقط قهرمانی در سه جام رو می خوان...ادامه متن
ابوالحسن از سمنان
آقای قلعه نوعی ترسو نباش تهاجمی بازی کن اگر هم باختی فدای سرت با این روش اگر هم ببری حال نمیده...ادامه متن
مصطفی از تهران
سلام آقا پویان تعویض های اشتباه امیرخان باعث باخت تیم شد با بیرون کشیدن اکبرپور و جانواریو که خوب بازی میکردند و آوردن شکوری و روانخواه تیم را عقب کشید ....ادامه متن
عرفان
سلام.به همه هواداران توصیه میکنم که اصلا ناامید نشن.5بازی دیگه مونده که 3 تاش توی ازادیه.اتفاقا بهتر شد که ژنرال به اشکالهای اساسی تیم پی ببره.حالا همه چیز رو فراموش کنیم و به فکر 4 شنبه باشیم .اگه ببریم ممکنه تا رده دوم بالا بیایم.پس همدل باشیم ونترسیم تا ببریم. ازادی انتظار 100000 نفر رو میکشه....ادامه متن
رضا
آقای قلعه نوعی مقصر اصلی باخت به الاتحاد بود چون برهانی را جای جباری آورد در حالی که باید جای مجیدی می آورد جباری را که بیرون آورد میانه میدان را خالی کرد مجیدی خیلی ضعیف است و نباید در ترکیب اصلی قرار بگیره...ادامه متن
استقلالی با تعصب
سلام . تیم ما به الاتحاد نباخت بلکه به تعویض های امیرخان باخت ....ادامه متن
رضا بندری (تبریز)
اقای فرزاد جمشیدی لنگی بهتره شما در مورد مربی ما نظر ندین !! یکمی به فکر تیم خودتون باشین . ما استقلالیا بهترین مربی لیگ رو داریم . به آقای بیابانی هم بگین بردن تیم نهم امارات هنر نیست ! <<< تبریز آبیته >>>...ادامه متن
نیما ( تهران )
استقلال از ترسو بودن و اشتباهات قلعه نویی باخت و در واقع استقلال به خودش باخت....ادامه متن
علیرضا از نی ریز
سلام دوستان. راستش من بازی رو ندیدم چون سر کار بودم. وقتی شنیدم آرش یه گل زده اونم تو ی دقیقه 76 خدا رو شکر کردم. با توجه به سابقه آقای قلعه نویی که همین که یه گل جلو میفته می کشه به دفاع و حتی به ضد حمله هم فکر نمیکنه پیش خودم گفتم تو این چند دقیقه پایانی نهایتش مساوی می کنیم. ولی وقتی توی خبرگزاری مهر دیدم استقلال باخته نزدیک بود سکته کنم. نمی دونم آقای قلعه نویی این نظرات رو می بینه یا کسی هست که این نظرات رو بهش برسونه یا نه.فقط میخوام بگم آقای قلعه نویی تا کی باید توی بازیهای مهم تا دقیقه 9...ادامه متن
Milad az berlin
salam..bebakhshid fonte farsi nadaram. 1. hamishe tim hayi ke awale ye jam bad shoroo kardan, akharsar jozwe Mowafagh tarin tim ha boudan.. 5 bazi moonde wa bayad faghat az in bazi tajrobeye khoub begirim wa be fekre ayande bashim 2. az mojtaba jabari wa digar bazikonan mikham ke raftareshon ham herfeyi bashe wa ba bazi az kara wase tim hashie dorost nakonan. morabi har nazari dashte bashe bayad behesh ehteram gozasht. bazikoni ke bi ehterami be morabi ya hambazikone khodesh mikone, doroste k...ادامه متن
مسعود یعقوبی
با سلام خدمت تمام طرفداران عزیز استقلال.من هم مثل تمام شما از شکست تیمم ناراحت هستم اما از شما خواهش میکنم نا امید نشوید و در این شرایط از تیم حمایت کنید به هر حال ما دراین هفته یک بازی حساس خانگی داریم و امیدوارم در ان روز صد هزار طرفدار را در ورزشگاه ببینم.از همه ی هواداران عزیز خواهش میکنم بی رحمانه از سر مربی محترم تیم انتقاد نکنند تا افراد پرسپولیس&...ادامه متن
بهرام صابری
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت ابی دلان عزیز میدانم که همگی بخاطر باخت استقلال مقابل الاتحاد ناراحت هستید اما این اتفاق افتاده ومتاسفانه ما بازی برده را باختیم واین نشان میدهد سرمربی عزیز ما از اتفاقات گذشته درس نگرفته کاش نیمکت تیم قویتر از اینی که هست میشد کاش افرادی به این نیمکت اضافه میشدند تا در مواقع سخت به تیم کمک لازم را بنمایندکاش تیم ...ادامه متن
ZSX
به همه ی استقلالیهای عزیز پیشنهاد میدم این نظر من را تا اخر لطفا بخونند...چیزهای جالبی نوشتم.اقای پویان عزیز سلام...میگم این صدا و سیمای پرسپولیسی رو دیدید.شورش رو داره در میاره..نیمه ی دوم داشت شروع میشد رفت شبکه ی سه روی اخبار...اخه این چه وضعشه..........اخه چرا.........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من نمیدونم بیست دقیقه فقط اخبار گذاشت..از دقیقه شصت و هشت بازی رو نشون داد...اصلا اقای پویان عزیز باور کنید..این کار صدا و سیما غیر طبیعی بود...حتی پدرم هم به این موضوع شک کرد و متاسف شد برای این صدا و سیما...از ...ادامه متن
بهنام
سلام.راستش بعد از بازی با الاتحاد تا ساعت 3 سر درد داشتم و خوابم نبرد.اقا امیر لطفا یه فکری به حاله حفظه نتیجه از دقیقه 80 به بعد بکنین که ما دنیا رو سرمون تو دیقه 94 خراب نشه این 7 یا 8 تمین بازی اخره بازی همچی خراب میشه.لطفا یه خرده شجاع باشین..جنرالها ترس از هیچی ندارند...ادامه متن
مهدی
ما از نتیجه تحقیر نشدیم از بازی که استقلال کرد تحقیر شدیم چون حقمون بود بیش از اینها گل بخوریم. ای کاش 10 گل می خوردیم و استقلال اینجوری بازی نمی کرد. در کل بازی استقلال دفاع می کرد ولی همه ی ما انتظار بازی بهتری از استقلال داشتیم. تنها دلیل بازی بد استقلال مقابل الاتحاد تفکرات دفاعی، تعویض های نادرست، عجولانه بازی کردن( توپ...ادامه متن
سارا
سلام .واقعا تو بازی دیروز استقلال بد بازی کرد از تمام بازیکنان میخوام با تمام قوا در دیگر بازیها ظاهر بشن چون طاقت باختشو نداریم امیدوارم با بازیهای جذاب ودیدنی ودرعین حال با برد ودرخشش این تیم محبوب باخت دیروز از یاد تمام هواداران خونگرم به فراموشی سپرده شود موفق باشید...ادامه متن
علی زارعی {عاشق استقلال و ژنرال}
بدترین باخت استقلال را تسلیت میگم!{فکر کنم خیلی داریم به داوران اعتراض میکنیم حالا گیرم وسط زمین خطا بشه و داور نگیره ! اما نباید از اون فاصله توپ بره توی دروازه !!!!!! امیر خان ما از شما انتظار بازی هجومی داریم و دوست داریم برای گل زدن تیممان دعا کنیم نه اینکه دعا کنیم گل نخوریم اصلا نباید اجازه داد تیم مقابل به دروازه ما نزدیک شود!!!...ادامه متن





شنبه 87 اسفند 24 , ساعت 4:20 عصر

این است که ساسان به دساتیر خبر داد ،جاماسب به روز سـوم تیــر خبــر داد


بــر بــابک برنــا پدر پیر خبر داد ،بـودا به صنم خـانه کشمــیر خبر داد
مخـدوم سرائیــل بــه ساعیر خبر داد ،وان کودک ناشسته لب از شیر خبـر داد
ربیــون گفتــند, نیوشــیدند احبـار ،از شق و سطیح این سخنان پــرس زمانى
تــا بر تو بیان سازند, اسرار نهانى ،گــر خــواب انـوشروان, تعبیر ندانى
از کــنگره کــاخــش, تعبــیر توانى ،بر عبـد مسیح ایـن سخنـان گر برسانى
آرد به مــداین درت از شــام, نشانى ،بـر آیت میـلاد نبــى, سیــد مخــتار
فخــر دو جهــان خـواجه فرخ رخ اسعد ،مــولاى زمــان, مهــتر صاحبـدل امجد
آن سیــد مســعود و خــداوند مــوید ،پیــغمبر محــمود, ابــوالقاسم احمد
وصفش نتوان گـفت بــه هفـتاد مجــلد ،این بس که خدا گوید مــا کــان محمد



ای ابوذر! پیش از آنکه پنج چیز به تو روی آورد، پنج چیز را غنیمت شمار، جوانی را پیش از پیری، تندرستی را پیش از بیماری، توانگری را پیش از پریشانی، فراغت را پیش از گرفتاری و زندگی را پیش از مرگ...


ای ابوذر! بترس از اینکه در حال گناه، مرگت فرا رسد که در آن صورت نه راهی برای جبران و توبه باقی می‌ماند و نه بر بازگشت دوباره به دنیا قادر خواهی بود، نه وارثان تو بر ارثی که باقی گذارده‌ای تو را ستایش می‌کنند و نه اینکه خدای متعال بر آنچه در پیش فرستاده‌ای عذر تو را خواهد پذیرفت ...


ای ابوذر! کسی که برای فریفتن مردم علم بیاموزد بوی بهشت را نچشیده است ...


ای ابوذر! اگر خدای تبارک و تعالی خیر بنده‌ای بخواهد، گناهانش را در مقابل او مجسم می‌کند و گناه را بر او سنگین و دشوار می‌گرداند و اگر بدی و بنده‌ای را بخواهد، گناهان او را از یادش می‌برد ...


ای ابوذر! هر کس که کردارش با گفتارش مطابقت کند، بهره خود را از سعادت دریافت کرده است و هر کس که کردارش مخالف گفتارش باشد، هنگام پاداش خویشتن را سرزنش خواهد کرد ...


ای ابوذر! چه بسا شخصی که به سبب گناهی که می‌کند از روزی مقرر شده‌اش محروم می‌گردد ...


ای ابوذر! زیرک و با کیاست کسی است که نفس خویش را ادب کند و برای زندگی بعد از مرگ تلاش کند و ناتوان کسی است که از نفس و خواهشهای آن پیروی کند و با آن حال از خداوند آرزوهایی داشته باشد ...


خدای تبارک و تعالی به برادرم عیسی وحی کرد دنیا را دوست مدار زیرا من آن را دوست ندارم و آخرت  را دوست بدار(1)...



افتخار شیعه همان بس که ائمه و پیشوایان آنها بهترین خلق خدا روی زمین و نزد آسمانیان هستند. امامان شیعه یکی پس از دیگری کشتی هدایت مسلمین را در دست گرفتند اگر چه ما انسان های جاهل و خطاکار هیچ گاه عظمت و بزرگی ایشان را در نیافتیم و مقام و‌شان آنها را نشناختیم. رسول خدا فرمودند: دوازده تن از اهل بیت من همان هایی هستند که خداوند فهم، علم و حکمت مرا به آنها عطا نمود و آنها را از گِل من آفرید، پس وای بر منکرین آنها که بعد از من آنها را انکار کنند... و شفاعت من و خداوند به ایشان نمی رسد. 1


امام صادق (علیه السلام) که مکتب برحق شیعه آراسته به نام زیبای بوده و مکتب جعفری می خوانندش، در مقطعی کوتاه اما بسیار تاثیرگذار دین خدا را اقامه نموده و شیعیان را با جلوه ای از وجودشان آشنا نمودند. محمد بن مروان از امام صادق(علیه‌السلام) روایت می کند که فرمودند: «خداوند ما را از نور عظمتش آفرید، سپس از گِلی که در زیر عرش پنهان بود به ما شکل و صورت داد و آن نور (الهی) در آن (صورت) قرار گرفت. پس ما خلق و بشری نورانی بودیم و کسی در خلقتش مثل ما نبود.» 2 بنابراین وقتی‌شان و مقام پیشوایان ما تا این اندازه بالاست که همتا و مثلی ندارند پس ما نیز باید پیروانی واقعی و بی همتا! برای آنها باشیم، آنچنان که خودشان از ما خواسته اند.


امام صادق (علیه‌السلام) می فرماید: خداوند ارواح شیعیان ما را از گِل ما آفرید و بدنها یشان را از گِلی که در زیر عرش پنهان بود (شکل داد) و خدا آنچنان که آنها را آفرید هیچ خلق دیگری را نیافرید مگر پیامبران و مرسلین را. 3


شگفتا که ما ادّعای "شیعه جعفری" بودن را داریم و رفتاری شایسته این مقام از خود بروز نمی دهیم! مقامی که تنها پیامبران و مرسلین در آن با شیعیان امامان معصوم برابری می کنند!پس بیایید از امروز پیامبر گونه زندگی کنیم!.


*********************************************************************************************************************************


آیا می دانید چرا پیروان اهل بیت را شیعه می نامند؟!!



این سوال بسیار مهمی است که دانستن آن برای همه ی ما که خود را شیعه می نامیم  ضروری است.


امام صادق علیه السلام رئیس مکتب جعفری در روایتی شریف پاسخ این پرسش را بیان فرموده اند.


که من آن را برای شما می گویم: روزی یکی از دوستان امام به نام مفضل می پرسد: شما قبل از خلقت آسمان و زمین کجا بودید؟ امام می فرماید ما نوری بودیم که خدا را تسبیح و تقدیس می کردیم تا اینکه خداوند ملائکه را آفرید و به آنها نیز فرمان تسبیح داد ولی آنها گفتند که ما نمی دانیم، آنجا بود که به دستور خدا، ملائکه از ما تسبیح را آموختند. باید بدانی که پیروان ما از شعاع آن نور آفریده شده‌اند و به همین خاطر است که به آنان شیعه نامیده شده‌اند ...


پس قدر خودت را بدان و بدان که این فقط یک اسم نیست که رسم حقیقی توست و هر کسی توفیق آن را نخواهد یافت.


و چه چیزی بهتر از این که این نور درونی را چراغی در این تاریکنای زندگی کنی تا رسیدن به خانه دوست که هرچه هست هموست! که اگر چنین نکنی قدر خود را نشناخته ای.


متن روایت


عن المفضل قال: قلت لمولانا الصادق علیه السلام: ما کنتم قبل أن یخلق الله السماوات والأرض. قال: کنا أنوارا نسبح الله تعالى ونقدسه حتى خلق الله الملائکة فقال لهم الله عز وجل: سبحوا. فقالت: أی ربنا لا علم لنا، فقال لنا: سبحوا فسبحنا فسبحت الملائکة بتسبیحنا، ألا إنا خلقنا أنوارا وخلقت شیعتنا من شعاع ذلک النور فلذلک سمیت شیعة، فإذا کان یوم القیامة التحقت السفلى بالعلیا، ثم قرب ما بین أصبعیه؛



بحار الانوار، ج 26، ص 349، حدیث 24



چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:33 عصر
آلبوم موسیقی ترانه‌های انتظار

ترانه‌های انتظار

سلام بر مهدی منتظر

بر تو که بر سجاده‌ی انتظار نشسته‌ای و فریاد امن یُجیب سر داده‌ای سلام می‌کنم.

تو که فهمیده‌ای انتظار برترین عبادت است.

بیا و کامت را به درودی به آستان خاندان نور شیرین کن و صلواتی بفرست و در این بزم، به این نوا همراه ما باش.

تشنه‌ی چشمت، به جرعه دیدار سیراب باد

ترنم اول

ترنم دوم

ترنم سوم

ترنم چهارم

ترنـم پـنـجم

ترنـم شـشم

تـرنـم هـفـتـم

تـرنـم هـشـتـم

تــرنــم نــهـــــم

تــرنـــم دهــــــم

تــرنــــم یـازدهـم

تــرنــــم دوازدهـم

تــرنـــم سـیــزدهـم

تـــرنــم چــهــار دهـم

تـــرنـــم پـــانـــزدهـــم

تـــرنــــم شانـزدهـم

تـــرنــــم هـفدهم

ترنــم هجـدهـم

ترنم نوزدهم


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:32 عصر

مهدى باورى در ادیان

 ایده ظهور منجى بزرگ که با خروج خود، عدل و قسط، گشایش و آسایش را در مقطع پایانى تاریخ حیات انسان، به ارمغان خواهد آورد و به ستم و تجاوز ظالمان در پهنه کره خاکى پایان خواهد بخشید و دولت کریمه عدل پرور و دادگسترى را بنیان خواهد نهاد، عقیده اى است که پیروان ادیان سه گانه ابراهیمى و بخش چشم گیرى از سایر ملل بدان ایمان داشته و دارند . یهودیان مانند مسیحیان که به بازگشت عیسى (ع) معتقدند به ظهور یک منجى مى اندیشند و همان گونه که زرتشتیان در انتظار رجعت بهرام شاه اند، نصرانیان حبشى نیز چشم به راه ظهور پادشاه خودتئودور موعود هستند و هندوها نیز به خروج ویشنو دل بسته اند و مجوسى ها به زنده بودن هوشیدر اعتقاد راسخ دارند و بودایى ها منتظر باز آمدن بودا و اسپانیایى ها مترقب بزرگ خود رودریک اند و اقوام مغول هم رهبر خود چنگیز را منجى بزرگ مى شمارند. هم چنین ایده ظهور منجى در مصر باستان هم رواج داشته است، همان گونه که در متون کهن چینى نیز دیده شده است. (1) درکنار این حقایق تکان دهنده، تصریحات قابل توجهى ازنوابغ مغرب زمین و اندیشمندان آن دیار مى یابیم، مبنى بر این که جهان در انتظار مصلح کبیرى است که سر رشته امور را به دست خواهدگرفت و جامعه بشرى را زیر یک پرچم و به دنبال یک هدف، گرد هم خواهد آورد. مانند فیلسوف شهیر انگلیسى برتراند راسل که مى گوید: دنیا چشم به راه مصلحى است که همگان را در سایه یک پرچم و یک شعار متحد سا زد.
 متفکر دیگر، پروفسور آلبرت انیشتاین، این گونه اظهار مى کند: فرا رسیدن آن روزى که در جاى جاى جهان، صلح و صفا حکومت کند همه اعضاى جامعه بشرى با یکدیگر دوست و برادر باشند، دیرى نخواهد پایید. در این میان، سخن فیلسوف نامدار انگلیسى برناردشار شایان توجه است. وى درکتاب خودبشر و ابرمرد به ظهور یک مصلح بشارت مى دهد. در این زمینه، استاد بزرگ عباس محمود العقاد مى نویسد : به نظرِ ما ابرمرد مورد نظرِ شار، صرفاً یک فرضیه و امرى ناشدنى نیست و فراخوانى بشر به سوى چنین مصلحى توسط شار از حقیقتى ثابت و واقعیتى اصیل ریشه گرفته است. على رغم وجود مذاهب مختلف اسلامى و تفاوت هاى مهدى در روایات 717 عقیدتى ناشى از آن، همه مسلمانان طبق بشارت رسول اکرم (ص) به ظهور امام مهدى (ع)در آخر الزمان اعتقاد راسخ دارند. بسیارى از علماى اهل سنت، از قرن سوم هجرى تا امروز بدین معنا تصریح کرده اند.
 اساساً میان مسلمانان دیگر پیروان ادیان و ملل مختلف، در اصل اعتقاد به ظهور یک منجى در آخر الزمان هیچ گونه اختلافى نیست، هر چند در مصداق آن میان مسلمانان و دیگران اختلافاتى وجود دارد، لیکن تمامى امت اسلامى بر این باورند که اسم مبارک وى محمد و لقب او مهدى است.(2)


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:32 عصر

مروری بر زندگینامه حضرت ولیعصر(عج)

ولادت حضرت مهدی صاحب‌الزمان (عج) در شب جمعه، نیمه‌شعبان سال 255یا ‏‏256‏‎ ‎هجری بوده است.

پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (ص) گذشت ‏و امامت به‎ ‎امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید، ‏کم کم در بین‎ ‎فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار، نگرانی‌هایی پدید آمد . علت آن ‏اخبار و‎ ‎احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی ‏تولد خواهد‎ ‎یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد ‏را جانشین ظلم‎ ‎و ستم ستمگران خواهد نمود.

در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ‏ص ) رسیده بود، این‎ ‎مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود . در این ‏زمان یعنی هنگام تولد‎ ‎حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه ‏عباسی ، که حکومتش از سال‎ 218‎هجری آغاز شد، سامرا، شهر نوساخته را مرکز ‏حکومت عباسی قرار داد . این اندیشه‎ - ‎که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ‏ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولد‎ ‎نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران ‏بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به‎ ‎خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر ‏دهند - در تاریخ نظایری دارد.

در زمان حضرت‎ ‎ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد. در زمان ‏حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل‎ ‎نمود . ولی خدا نخواست . ‏همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از‏‎ ‎آنکه ، خداوند نور ‏خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند‎ . ‎در مورد نوزاد ‏مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای‎ ‎شگفت ‏انگیز و معجزه آسا تکرار شد . امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و‏‎ ‎مراقبت بود ، و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر‎ ‎می برد.

به هنگامی که ولادت، این اختر تابناک، حضرت مهدی ( ع )، نزدیک ‏گشت‎ ‎و خطر او در نظر جباران قوت گرفت، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد‎ ‎جلوگیری کنند و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد، او را از میان بردارند. ‎بدین ‏علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از‎ ‎مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص ‏امام‎ ‎حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی را گاه بگاه می دیدند، نه‎ ‎همیشه و به صورت عادی

‎شیعیان خاص، مهدی ( ع ) را‎ ‎مشاهده کردند‎.

در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات‏‎ ‎داشت، شیعیان ‏خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) می‌رسیدند. از جمله چهل تن به محضر‎ ‎امام ‏یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها‎ ‎بنمایاند تا او را ‏بشناسند و امام چنان کرد . آنان پسری را دیدند که بیرون آمد،‎ ‎همچون پاره ماه ، ‏شبیه به پدر خویش.

امام عسکری فرمود: پس از من ، این پسر امام‎ ‎شماست و ‏خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او‎ ‎پراکنده نگردید‏، که هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد. این را هم بدانید که شما‎ ‎او را پس از ‏امروز نخواهید دید، تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او ‎، عثمان بن سعید ، ‏اطاعت کنید.

و بدین گونه، امام یازدهم، ضمن تصریح به واقع‎ ‎شدن غیبت کبری، ‏امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت‎ ‎را اعلام ‏داشت . یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده‏‎ ‎است ، ابو سهل نوبختی می باشد . باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا ‏پدر‎ ‎بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال ‏‏260هجری دیده از‎ ‎جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست ‏حضرت مهدی بر پیکر مقدس‎ ‎پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر ‏عباسی جریان امامت را نتوانند تمام‎ ‎شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر ‏اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و‏‎ ‎رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست ‏دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند‎ ‎کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر ‏چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر‎ ‎کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن ‏بر پیکر امام بود به کناری زد، و بر بدن‎ ‎مطهر پدر نماز گزارد‎ . ‎

ضرورت غیبت آخرین امام‎

بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد‎. کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما ‏هر‎ ‎چه بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق ‏تعالی‎‎ ‎امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن خلیفه ‏خدا در زمین ‎نبود، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و ‏قتلش همان . پس‎ ‎مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها ‏پنهان نگهدارد ، تا دست‎ ‎دشمنان از وی کوتاه گردد و واسطه فیوضات ربانی، بر ‏اهل زمین سالم ماند.

بدین‎ ‎صورت حجت خدا، هر چند آشکار نیست، اما انوار ‏هدایتش از پس پرده غیبت‎ ‎راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا این کیفر ‏کردار امت اسلامی است که نه‎ ‎تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی ( ع ‏‏) و فرزندان معصومش روی بر تافت‎ ‎، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد ، و لزوم نهان ‏زیستی آخرین امام را‎ ‎برای حفظ جانش سبب شد.

در این باب سخن بسیار است و ‏مجال تنگ ، اما برای اینکه‏‎ ‎خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع ‏پی برند، به نقل قول پروفسور‎ ‎هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با ‏علامه طباطبائی داشته، می‌پردازیم: ‎به عقیده من مذهب تشیع تنها ‏مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق‎، برای همیشه، نگهداشته و ‏بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابر جا می‏‌‌‎دارد ... تنها مذهب تشیع است ‏که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم‎ - ‎ختم شده می‌داند، ‏ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آن‎ ‎حضرت و ‏برای همیشه زنده می‌داند.

رابطه‌ای که از اتصال عالم انسانی به عالم‎ ‎الوهی کشف نماید، به واسطه دعوت‌های دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و ‏عیسی و محمد‎ - ‎صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت ‏جانشینان وی ( به عقیده‎ ‎شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود، او حقیقتی است ‏زنده که هرگز نظر علمی نمی‎ ‎تواند او را از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف ‏نماید ... آری تنها مذهب تشیع است‎ ‎که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار ‏پوشانیده و معتقد است که این حقیقت‎ ‎میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ، ‏باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به‏‎ ‎امام حی غایب.‎

صورت و سیرت مهدی ( ع‎ )

چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته‌اند: ‎چهره‌اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، ‏شانه‌اش‎ ‎پهن‌، دندان‌هایش براق و گشاد، بینی‌اش کشیده و زیبا، پیشانی‌اش بلند ‏و تابنده‎ . ‎استخوان‌بندی‌اش استوار و صخره‌سان، دستان و انگشتهایش درشت. ‏گونه‌هایش کم گوشت و‎ ‎اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - ‏بر گونه راستش خالی مشکین‎ . ‎عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ‏ریخته ، اندامش متناسب و زیبا، هیاتش‎ ‎خوش منظر و رباینده، رخساره‌اش در هاله‌‏ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق‌. ‎قیافه‌اش از حشمت و شکوه ‏رهبری سرشار. نگاهش دگرگون‌کننده، خروشش دریاسان و‎ ‎فریادش همه‌گیر.

‏حضرت مهدی(عج) صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران‎ ‎است.

وی ‏نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است.

در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ‏ص ) رسیده بود، این‎ ‎مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود . در این ‏زمان یعنی هنگام تولد‎ ‎حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه ‏عباسی ، که حکومتش از سال‎ 218‎هجری آغاز شد، سامرا، شهر نوساخته را مرکز ‏حکومت عباسی قرار داد . این اندیشه‎ - ‎که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ‏ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولد‎ ‎نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران ‏بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به‎ ‎خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر ‏دهند - در تاریخ نظایری دارد.

‎ولی مطلق ‏و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است. چون ظاهر‎ ‎شود، به ‏کعبه تکیه کند و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و‎ ‎احکام خدا ‏را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند‎ . ‎حضرت ‏مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود‎ ‎او ‏متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته ‏و‎ ‎پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند‎ . ‎در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد . مهدی ( ‏ع‎ ) ‎حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد.

حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری ‏باشد، از‎ ‎زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز ‏گرداند . به هنگام‎ ‎حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی ‏منافقان و خائنان،‎ ‎نابود شود.

شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت ‏انقلابی مهدی شود. نخستین افراد‎ ‎قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او ‏بپیوندند ... برخی به او بگروند، با‎ ‎دیگران جنگ کند و‎ ‎هیچ صاحب قدرتی و صاحب ‏مرامی، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و‎ ‎حکومتی، جز حکومت حقه و سیاست ‏عادله قرآنی، در جهان جریان نیابد.

آری، چون‎ ‎مهدی ( ع ) قیام کند زمینی نماند ، ‏مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا‎ ‎اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول ‏الله ، بلند گردد . در زمان حکومت مهدی ( ع‎ ) ‎به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، ‏تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت‎ ‎پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ‏، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی ( ع‎ ) ‎با تایید الهی، خردهای مردمان را به ‏کمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد‏‎ ... . ‎مهدی ( ع ) فریاد رسی است که ‏خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد‎ . ‎در روزگار او همگان به رفاه و ‏آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند.

حتی‎ چهارپایان فراوان گردند و با دیگر ‏جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار‎ ‎رویاند آب نهرها فراوان شود، ‏گنج‌ها و دفینه‌های زمین و دیگر معادن استخراج گردد.

‎در زمان مهدی ( ع ) آتش ‏فتنه‌ها و آشوب‌ها بیفسرد، رسم ستم و شبیخون و‎ ‎غارتگری برافتد و جنگ‌ها از میان ‏برود. در جهان جای ویرانی نماند، مگر آنکه مهدی ( ‎ع ) آنجا را آباد سازد.

در قضاوت‌ها ‏و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی، سر سوزنی‎ ‎ظلم و بیداد بر کسی نرود و ‏رنجی بر دلی ننشیند. مهدی، عدالت را، همچنان که سرما‎ ‎و گرما وارد خانه‌ها ‏شود، وارد خانه‌های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد‎.

شمشیر حضرت مهدی ( ع‎ )

 شمشیر مهدی(عج)، سیف‌الله و سیف‌الله المنتقم است . شمشیری است خدائی،‎ ‎شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر ‏انتقام از همه‎ ‎جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما ‏بر سر ضعیفان و‎ ‎مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد . روزگار موعظه و ‏نصیحت در زمان او دیگر‎ ‎نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند ‏دادن بود بجای آوردند‎ . ‎بسیاری از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و ‏حتی اولیاء حق را زهر‎ ‎خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی باید از آنها انتقام ‏گرفته شود . مهدی‎ ( ‎ع ) آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل ‏محمد ( ص ) نیست‎ . ‎اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل ‏عصمت و آل انسانیت است‎ . ‎از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی ( ع ) ‏آمده است ، خبری است که از‎ ‎حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است ‏به 1290سال قبل . در این روایت حضرت‎ ‎باقر ( ع ) می گویند : " مهدی ، بر ‏مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه‎ ‎شده است ، سوار می شود و به ‏آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " . و نیز در روایت‎ ‎امام محمد باقر ( ع ) گفته ‏شده است که بیشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است‎ . ‎البته این آسمان ‏شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین ( ع ) استفاده می شود ،‎ ‎ربطی به ‏آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد ... و هر چه در آسمان‎ ‎شناسی یونانی ، محدود بودن فلک‌ها و آسمان‌ها و ستارگان مطرح است.

در آسمان‎ ‎شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و ‏منظومه‎ ‎های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم ( ص ) و امام باقر ( ع ‏‏) جز از‎ ‎راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است‎ . ‎

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری‎

 مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه‎ ) ‎که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می‌رسیدند ، و پاسخ‌نامه‌‏ها‎ ‎سؤالات را به مردم می‌رساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام ( ‏ع ) را‎ ‎داشته‌اند ، چهار تن هستند که به نواب خاص یا نایبان ویژه معروفند.

‏‏1‏‎ - ‎نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از ‏سال‎ 260‎هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران ‏و شاگردان‎ ‎مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش ‏یافته بود‎ . 2 - ‎محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن ‏سعید فرزند‎ ‎عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک ‏سپرده شد . نیابت و‎ ‎سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید . 3 - ‏حسین بن روح نوبختی : سومین‎ ‎سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 ‏هجری فوت کرد . 4 - علی بن محمد‎ ‎سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن ‏الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در‎ ‎گذشت و در بغداد دفن شد . ‏مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد‎ ‎بن یعقوب ‏کلینی است . همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و‎ ‎آگاه در ‏دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله‎ ‎حضرت مهدی ( ع ) بودند‎ . ‎

 صورت و سیرت حضرت
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته‌اند: ‎چهره‌اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، ‏شانه‌اش‎ ‎پهن‌، دندان‌هایش براق و گشاد، بینی‌اش کشیده و زیبا، پیشانی‌اش بلند ‏و تابنده‎ . ‎استخوان‌بندی‌اش استوار و صخره‌سان، دستان و انگشتهایش درشت. ‏گونه‌هایش کم گوشت و‎ ‎اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - ‏بر گونه راستش خالی مشکین‎ . ‎عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ‏ریخته ، اندامش متناسب و زیبا، هیاتش‎ ‎خوش منظر و رباینده، رخساره‌اش در هاله‌‏ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق‌. ‎قیافه‌اش از حشمت و شکوه ‏رهبری سرشار. نگاهش دگرگون‌کننده، خروشش دریاسان و‎ ‎فریادش همه‌گیر.

غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و‎ ‎نیابت عامه‎

 این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تاکنون ادامه دارد‎ .‎این مدت دوران ‏امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام‎ ( ‎ع ) ضابطه و ‏قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و‎ ‎قاعده ، ‏در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام ( ع ) باشد و به نیابت از‎ ‎سوی امام ، ‏ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند‎ ‎امام ( ع ) با ‏مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیز ، که دوران نیابت عامه است‎ ‎، عالم ‏بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را‎ ‎دارد.

در راس جامعه قرار می‌گیرد و مردم به او مراجعه می‌کنند و او صاحب «ولایت‎ ‎شرعیه» است به نیابت از حضرت مهدی ( ع ). بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این‎ ‎دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است، زیرا رابطه‌ای با ‏خدا و‎ ‎دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان ( ‏عجل الله‎ ‎فرجه ) برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و ‏فقیهی در راس‎ ‎جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی - با ‏اعلمیت و اولویت - در‏‎ ‎راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای ‏دیگر مقام او را پاس‎ ‎دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی او را ‏کمک رسانند ، تا‎ ‎قدرت‌های فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند.

گر چه ‏دوری ما از پناهگاه‎ ‎مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسیار درد ‏آور است، ولی به هر حال‎ - ‎در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( ‏ع ) به قدرت خدا و حفظ او ،‎ ‎زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می‌کند، روزی ‏که " اقتضای تام " حاصل شود ،‎ ‎ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را‎ ‎از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و ‏آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد‏‎ ‎بخشید‎ . ‎

اعتقاد به مهدویت در دوره‏‎ ‎های گذشته‎

 

 اعتقاد به ظهور حضرت در ادیان مختلف
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شیعیان و‎ ‎عالم تشیع نیست ، بلکه ‏بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و‎ ... ) ‎به این ‏اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان‎ ‎خود آورده اند و ‏احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و‎ ‎صحیح می‌دانند. ‎

اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر‎ ‎مانند : یهودی ، ‏زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ،‎ ‎به عنوان ‏یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است‎ . ‎

اعتقاد به حضرت مهدی ( ع‎( ‎ منحصر به شیعه نیست‎

 عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شیعیان و‎ ‎عالم تشیع نیست ، بلکه ‏بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و‎ ... ) ‎به این ‏اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان‎ ‎خود آورده اند و ‏احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و‎ ‎صحیح می‌دانند. ‎

قرآن و حضرت مهدی ( ع‏‎ )

 در قرآن کریم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و‎ ‎پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر( ‎تورات ) نوشته‌ایم که سرانجام ، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب‎ ‎شوند " . حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان شایسته " فرموده است : ‏منظور‎ ‎اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نیز : " ما می خواهیم تا به ‏مستضعفان زمین‎ ‎نیکی کنیم ، یعنی : آنان را پیشوایان سازیم و میراث بران زمین " . ‏بسم الله الرحمن‎ ‎الرحیم .

انا انزلناه فی لیله القدر ... ما قرآن را در شب قدر فرو ‏فرستادیم. تو شب‎ ‎قدر را چگونه شبی می‌دانی؟ شبقدر از هزار ماه بهتر است . ‏در آن شب ، فرشتگان و‎ ‎روح ( جبرئیل ) به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشت‌ها را فرود ‏می‌آورند.

آن شب، تا‎ ‎سپیده دمان ، همه سلام است و سلامت . چنانکه از آیه‌‏های سوره قدر به روشنی فهمیده‎ ‎می‌شود، در هر سال شبی هست که از هزار ‏ماه به ارزش و فضیلت برتر است . آنچه از‎ ‎احادیثی که در تفسیر این سوره ، و تفسیر ‏آیات آغاز سوره دخان فهمیده می شود ، این‎ ‎است که فرشتگان ، در شب قدر ، ‏مقدرات یکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " می آورند‎ ‎و به او تسلیم می دارند . در ‏روزگار پیامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ،‎ ‎آستان مصطفی ( ع ) بوده ‏است . هنگامی که در شناخت قرآنی ، به این نتیجه می رسیم که‎ " ‎شب قدر " در ‏هر سال هست ، باید توجه کنیم پس " صاحب شب قدر " نیز باید همیشه وجود‎ ‎داشته باشد و گرنه فرشتگان‏‎ ‎بر چه کسی فرود آیند ؟ پس چنانکه " قرآن کریم " تا ‏قیامت‎ ‎هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " ‏حجت " خدا در این زمان‎ ‎جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نیست . چندانکه حضرت ‏رضا علیه السلام می فرماید : " امام‎ ‎، امانتدار خداست در زمین، و حجت خداست در ‏میان مردمان ، و خلیفه خداست در آبادی‌ها‎ ‎و سرزمین‌ها ... " .

فیلسوف معروف و متکلم ‏بزرگ و ریاضی دان مشهور اسلامی ، خواجه‏‎ ‎نصیرالدین طوسی می‌گوید: " در نزد ‏خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در‎ ‎تعیین امام ( ع ) و وجود امام ‏به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در‎ ‎امور لطفی است دیگر . و ‏غیبت او ، مربوطبه خود ماست‎ . " ‎

طول عمر امام زمان ( ع‎ )

  درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها‎ ‎گواهی می دهد ‏، و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده‎ ‎اند ، و در گذشته و ‏حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی ( ع‎ ) ‎به هیچ ‏دلیلی محال نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن بهیچ‎ ‎صورت بعید نیست . از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر کنیم ،‎ ‎امری ناممکن نیست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست - عمرهایی مانند ‏عمر‎ ‎حضرت نوح ( ع ) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد‎. ‎برای خدای قدیر و حکیم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسیار ، همه و همه مساوی است‎ . ‎بنابراین حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهایت سلامت‎ ‎زنده نگاه می دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) باید ‏از‎ ‎انظار غایب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فیض برای جهانیان ‏باشد‎ ‎تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ‏،‎ ‎از قسط و عدل پر کند‎ . ‎

 برخلاف آنان که پنداشته‌اند انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از‎ ‎حرکتهای اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گلیم " خود را از آب بیرون بردن ، و به‎ ‎جریانات اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن ، هرگز چنین پنداری درست نیست ‏‏... بر‎ ‎عکس ، انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن و در ‏نپذیرفتن ظلم و‎ ‎باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ‏ستمی و ستمگری‎ ‎ایستادن است . " مجاهدات خستگی ناپذیر و " فوران ‏های خونین شیعه " در طول تاریخ ،‎ ‎گواه این است که در مکتب ، هیچ سازشی و ‏سستی راه ندارد . شیعه در حوزه " انتظار‎ " ‎یعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه ‏داد بر بیداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه‎ ‎تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را ‏برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید می‎ ‎نماید ، و با یاد تاریخ سراسر خون ‏و حماسه سربازان فداکار تشیع ، مشعل خونین‏‎ ‎مبارزات عظیم را بر سر دست حمل ‏می کند " . اینکه به شیعه دستور داده اند که به‎ ‎عنوان " منتظر " همیشه سلاح خود ‏را آماده داشته باشد ، و با یاد کردن نام " قائم آل‎ ‎محمد ( ص ) " قیام کند ناشی از ‏همین آمادگی است . ناشی از همین قیام و اقدام است‏‎ . ‎پایان این بحث را از ‏نوشته زنده یاد آیه الله طالقانی ، عالم مبارز اسلامی بهره‎ ‎می بریم که می گوید : " ‏‏... توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق و نوید دادن‎ ‎به اجرای کامل عدالت ‏اجتماعی ، و تاسیس حکومت اسلام و ظهور یک شخصیت خدا ساخته و‎ ‎بارز ، که ‏مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعالیم مؤسسین ادیان است ، و در‎ ‎مکتب تشیع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنویات آن است ، جزء عقیده قرار ‏داده‎ ‎شده ...

و پیروان خود را به انتظار چنین روزی ترغیب نموده ، و حتی انتظار ظهور ‏را‎ ‎از عبادات دانسته‌اند، تا مسلمانان حق پرست، در اثر ظلم و تعدی زمامداران‏‎ ‎خودپرست و تسلط دولت‌های باطل، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست، ‏اعم از‎ ‎شرقی و غربی، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعیت را آماده کنند.

و همین ‏عقیده‎ ‎است که هنوز مسلمانان را امیدوار و فعال نگاه داشته است، این همه فشار و ‏مصیبت از‎ ‎آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگ‌های صلیبی و حمله ‏مغول، و اختناق و‎ ‎تعدی‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می‌آمد، ‏خاکسترش هم به باد فنا‎ ‎رفته بود.

لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌دهند ‏که چون اسم صریح " قائم‎ " ‎مؤسس دولت حقه اسلام برده می‌شود ، بپا بایستید و ‏آمادگی خود را برای انجام تمام‎ ‎دستورات اعلام کنید ، و خود را همیشه نیرومند و ‏مقتدر نشان دهید.


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:31 عصر

( یا صاحب الزّمان ادرکنا )

 

                سخن از «مهدى» (علیه السلام)، سخن از «هدایت» است.

                سخن از «غیبت»، حدیث «جستجو» است.

                سخن از «انتظار»، روایت «حرکت و پویایى» است.

                سخن از «ظهور»، بحث از «اشتیاق رهایى» است.

                «شوق رهایى»، «حرکت» مى آفریند، و نتیجه «جستجو»، حصول «هدایت» است.

                «شیعه بودن» با جمود و سکون سازگار نیست. «شیعه» یعنى «پیرو» و لازمه «پیروى» جهت گیرى «رفتار و روش»، و شکل گیرى «سلوک و عمل» است.

                «شیعه مهدى (علیه السلام)» بودن، با گمراهى و بى تفاوتى در برابر انحرافات نمى سازد.

                و «انتظار ظهور» داشتن، با ماندن در تاریکى ها و تسلیم در برابر وضع موجود قابل جمع نیست.

                در آستانه سالگرد میلاد پر شکوه امام زمان (علیه السلام)، با یاد امام راحل (قدّس سره) که با نور وجودش، راه انتظار را روشن تر ساخت و با یاد شهیدان که با نثار خونشان، نزدیکى طلوع خورشید را نوید دادند، و با امید گسترش روشناى سپیده دم انقلاب اسلامى به همه آفاق گیتى، حاصل تلاشى مختصر پیرامون «غیبت، انتظار، ظهور» را به شما منتظران حضرت مهدى (علیه السلام) تقدیم مى داریم.

                آرزومندیم که ـ در تقارن سالگرد میلاد دو مصلح بزرگِ تاریخِ بشریت، حضرت «مهدى» (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) و حضرت «عیسى مسیح» (سلام اللّه علیه) که یادآور حماسه پرشکوه ظهور متقارن آن دو بزرگوار مى باشد، و اقتداى شکوهمند و پرمعناى آن پیامبر اولوالعزم(علیه السلام)، به این آخرین ذخیره الهى و کامل ترین عبد صالحِ خدا در زمین را، فرا یاد منتظران سوخته جانش مى آورد ـ این هدیه ناچیز، مقبول درگاه حضرت احدیّت واقع گردد.

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیة

و عرفان الحرمة و اکرمنا بالهدى و الاستقامة

آمین رب العالمین


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:31 عصر

(راه شناخت مهدى (علیه السلام))

                براى شناخت حضرت مهدى (علیه السلام) و ویژگى هاى شخصى و کیفیت غیبت و ظهور او هیچ وسیله اى بهتر از آیات شریفه قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)نیست. با اینکه در این زمینه و با اتکاى به همین آیات و روایات، بیش از هزار کتاب و رساله نوشته شده است بازهم به طور یقین مى توان گفت که در تمامى آنها، جز بخش کوچکى از معارف مربوط به این آخرین ذخیره الهى، تبیین نشده است. زیرا ابعاد وجودى او را ـ همچنان که در باره امیرالمؤمنین (علیه السلام)فرموده اند ـ کسى جز خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)به تمام و کمال نشناسد. و باز کلام خدا و پیامبر و اهلبیت را هرکسى به درستى فهم نتواند کرد.

                علاوه بر این، خاصیت دوران غیبت است که نمى توان مطمئن بود که همه فرمایشات آنان به ما رسیده باشد.

                با این همه، آنچه در پى مى آید تنها مرورى بر پاره اى عناوین و ذکر نمونه هایى در هر باب است. بسان بر گرفتن قطره هایى از دریایى بى کرانه، که گفته اند:

آب دریا را اگر نتوان کشید***هم به قدر تشنگى باید چشید


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:30 عصر

(مهدى (علیه السلام) در قرآن)

                در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد که به شهادت روایات مستند و معتبر، در باره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است.

                در کتاب شریف «المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(علیه السلام)» که توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد کتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات کریمه قرآن ذکر شده که در ذیل هر کدام یک یا چند روایت در تبیین کیفیت ارتباط آیه با آن حضرت(علیه السلام) ، نقل شده است.

                در اینجا به ذکر چند روایت در این مورد، بسنده مى کنیم:

                1 ـ امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین کلّه و لو کره المشرکون( [13] )» فرمود:

                «به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده است و تا زمان قیام قائم (علیه السلام) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانى که قائم (علیه السلام)به پا خیزد، هیچ کافر و مشرکى نمى ماند مگر آنکه خروج او را ناخوشایند مى شمارد.»( [14] )

                2 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره آیه شریفه «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقاً»( [15] ) فرمود:

                «زمانى که قائم(علیه السلام) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت.»( [16] )

                3 ـ امام صادق (علیه السلام) در بیان معناى آیه کریمه «و لقد کتبنا فى الزبور من بعدالذکر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون»( [17] )فرمود:

                «تمام کتب آسمانى، ذکر خداست، و بندگان شایسته خدا که وارثان زمین هستند، حضرت قائم(علیه السلام) و یاران او مى باشند.»( [18] )

                4 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «الذین إن مکّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة...»( [19] ) فرمود:

                «این آیه درحق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است در حق حضرت مهدى(علیه السلام)و یاران او که خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند.»( [20] )

                5 ـ امام سجاد(علیه السلام) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً»( [21] ) فرمود:

                «به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد.»( [22] )

                6 ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الأرض»( [23] ) در باره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است که چون در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت کند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»( [24] )


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:29 عصر

( حضرت مهدى(علیه السلام) درآینه کلام معصومین (علیهم السلام) )

                1 ـ رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) :

                «لاتقوم الساعة حتى یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو على الثلج فانّه خلیفة اللّه عزّوجلّ و خلیفتى.»( [27] )

                «روز قیامت فرا نمى رسد مگر آنکه از بین ما «قائم حقیقى» قیام نماید. و آن قیام، زمانى خواهد بود که خداى عزّوجلّ او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد نجات مى یابد و هرکه از فرمانش تخلّف ورزد، هلاک مى شود. اى بندگان خدا ! خدا را، خدا را; بر شما باد که به نزدش آیید اگرچه بر روى یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خداى عزّوجلّ و جانشین من است.»

 

 

                2 ـ امیرالمؤمنین على (علیه السلام) :

                قال للحسین(علیه السلام) : «التاسع من ولدک یا حسین! هو القائم بالحق، المظهر للدین، الباسط للعدل»، قال الحسین (علیه السلام)فقلت: یا امیرالمؤمنین و إنّ ذلک لکائن؟ فقال (علیه السلام): «اى و الذى بعث محمداً بالنبوة و اصطفاه على جمیع البریّه و لکن بعد غیبة و حیرة لاتثبت فیها على دینه اِلاّ المخلصون المباشرون لروح الیقین الذین أخذ اللّه میثاقهم بولایتنا و کتب فى قلوبهم الایمان و ایّدهم بروح منه».( [28] )

                «به حسین (علیه السلام) فرمود: نهمین فرزند تو اى حسین! قیام کننده به حق و آشکار سازنده دین و گستراننده عدالت است.

                امام حسین (علیه السلام) گوید: پرسیدم: یا امیرالمؤمنین! آیا حتماً چنین خواهد شد؟

                فرمود: آرى! قسم به کسى که حضرت محمد (صلى الله علیه وآله وسلم)را به پیامبرى بر انگیخت و او را بر تمام خلایق برگزید، چنین خواهد شد، امّا بعد از غیبت و حیرتى که در آن کسى ثابت قدم بر دین نمى ماند مگر مخلصین و دارندگان روح یقین آنان که خداوند نسبت به ولایت ما از آنان پیمان گرفته و ایمان را بر صفحه دل شان نگاشته و با روحى از جانب خود تأیید فرموده است.»

 

                3 ـ حضرت زهرا (علیها السلام):

                «قال لى رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) أبشرى یا فاطمة، المهدىّ منک».( [29] )

                «رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: اى فاطمه! ترا بشارت باد به اینکه حضرت «مهدى (علیه السلام) » از نسل توست.»

 

                4 ـ امام حسن مجتبى (علیه السلام) فرمود:

                «ما منّا احدٌ اِلاّ ویقع فى عنقه بیعة لطاغیة زمانه اِلاّ القائم الّذى یصلّى روح اللّه عیسى بن مریم خلفه فان اللّه عزّوجلّ یخفى ولادته و یُغیّب شخصه لئلاّ یکون لأحد فى عنقه بیعة».( [30] )

                «هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» که عیسى بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز مى گذارد.

                خداوند ولادت او را مخفى مى دارد و شخص او را از دیدگان، غایب مى گرداند، تا بیعت هیچ کس را بر گردن نداشته باشد.»

 

                5 ـ امام حسین (علیه السلام):

                «منّا اثنا عشر مهدیّاً اوّلهم امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام)و آخرهم التاسع من ولدى و هو الامام القائم بالحق. یحیى اللّه به الأرض بعد موتها و یظهر به دین الحق على الدین کلّه و لو کره المشرکون».( [31] )

                «دوازده هدایت شده هدایتگر از بین ما هستند، اولین آنان امیرالمؤمنین على بن ابیطالب (علیه السلام) و آخرین آنان، نهمین فرزند من است که پیشواى قیام کننده به حق خواهد بود، خداوند به وسیله او زمین را پس از موات شدنش زنده مى کند و به دست او دین حق را بر تمامى ادیان پیروز مى سازد، اگرچه مشرکان را ناخوشایند باشد.»

 

                6 ـ امام زین العابدین (علیه السلام):

                «إن للقائم منّا غیبتین، احداهما أطول من الأخرى... فیطول أمرها حتى یرجع عن هذا الامر اکثر من یقول به، فلایثبت علیه اِلاّ من قوى یقینه و صحّت معرفته و لم یجد فى نفسه حرجاً ممّا قضینا و سلّم لنا اهل البیت.»( [32] )

                «براى قائم ما دو غیبت هست. یکى از آن دو طولانى تر از دیگرى است... و آن قدر طول خواهد کشید که اکثر معتقدین به ولایت، از او دست خواهند کشید. در آن زمان کسى بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمى ماند مگر آن که ایمانش قوى، و شناختش درست باشد و در نفس خویش نسبت به حکم و قضاوت ما هیچ گرفتگى و کراهتى احساس نکند و تسلیم ما اهلبیت باشد.»

 

                7 ـ امام باقر (علیه السلام) :

                راوى گوید از امام (علیه السلام) در باره آیه شریفه «فلا أقسم بالخنّس الجوار الکنّس تکویر: 15 و 16» سئوال کردم. فرمود: «هذا مولود فى آخر الزمان. هو المهدى من هذه العترة. تکون له حیرة و غیبة، یضلّ فیها اقوام و یهتدى فیها أقوام. فیاطوبى لک إن أدرکته و یا طوبى لمن أدرکه.»( [33] )

                «مراد این آیه، مولودى در آخر الزمان است که همان مهدى از این خاندان است. او را حیرت و غیبتى هست که در آن گروههایى گمراه شوند و گروههایى دیگر هدایت پذیرند. خوشا به حال تو اگر او را درک کنى و خوشا به حال هرکسى که او را درک کند.»

 

                8 ـ امام صادق (علیه السلام) :

                «إنّ لصاحب هذا الامر غیبة، فلیتّق اللّه عبد و لیتمسّک بدینه».( [34] )

                «همانا براى صاحب این امر غیبتى هست، پس بنده خدا در آن دوران باید تقواى الهى پیشه کند و به دینش چنگ زند.»

 

                9 ـ امام کاظم (علیه السلام) :

                «صاحب هذا الامر، هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن أهله الموتور بأبیه».( [35] )

                «صاحب این امر ـ حضرت مهدى (علیه السلام) ـ رانده شده، تنها، غریب، غائب و دور از اهل و خونخواه پدر خویش مى باشد.»

 

                10 ـ امام رضا (علیه السلام) :

                «... و بعد الحسن ابنه الحجّة القائم المنتظر فى غیبته، المطاع فى ظهوره، لو لم یبق من الدنیا اِلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتى یخرج فیملأها عدلا کما ملئت جوراً».( [36] )

                «و بعد از امام حسن عسکرى(علیه السلام) فرزندش حضرت حجّت قائم، امام خواهد بود آن کس که در دوران غیبتش مورد انتظار، و در زمان ظهورش مورد اطاعت مؤمنان است. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خدا همان روز را چنان طولانى کند که قیام فرماید و زمین را از عدالت پر کند چنانکه از ستم پر شده باشد.»

 

                11 ـ امام جواد (علیه السلام) :

                در باره اینکه چرا حضرت مهدى (علیه السلام)«منتظَر» نامیده مى شود فرمود:

                «إن له غیبة یکثر ایامها و یطول امدها فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون و یستهزئ به الجاحدون و یکذَّب فیها الوقاتون و یهلک فیها المستعجلون و ینجو فیها المسلّمون».( [37] )

                «او را غیبتى هست که زمانش زیاد است و پایانش به طول مى انجامد. پس مخلصین چشم انتظار قیام او مى مانند و شک کنندگان به انکار او بر مى خیزند و منکرین به استهزاى او مى پردازند و تعیین کنندگان وقت ظهور مورد تکذیب قرار مى گیرند و عجله کنندگان در آن هلاک مى شوند و تسلیم شدگان نجات مى یابند.»

 

                12 ـ امام على النقى (علیه السلام) :

                «اذا غاب صاحبکم عن دار الظالمین، فتوقّعوا الفرج».( [38] )

                «زمانى که صاحب و امام شما از دیار ستمگران غایب گشت، چشم انتظار فرج باشید.»

 

                13 ـ امام حسن عسکرى (علیه السلام) :

               «المنکر لولدى کمن اقرّ بجمیع أنبیاء اللّه و رسله ثم انکر نبوّة محمد رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) و المنکر لرسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) کمن انکر جمیع الانبیاء لأن طاعة آخرنا کطاعة اوّلنا و المنکر لآخرنا کالمنکر لأوّلنا».( [39] )

                «کسى که فرزندم ـ مهدى (علیه السلام) ـ را انکار کند مانند کسى است که تمام پیامبران و رسولان الهى را قبول داشته باشد، اما نبوت حضرت محمد رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم)را انکار کند. و انکار کننده رسول اللّه مانند کسى است که همه انبیاء را انکار نماید. چون اطاعت آخرین امام ما به منزله اطاعت اولین امام است و منکر آخرین امام ما به منزله منکر اولین امام است.»


چهارشنبه 87 بهمن 30 , ساعت 5:27 عصر
     سایت های تازه پس از بازدید از وبلاگ

موسسه اسلامی نیویورک    


 بنیاد اندیشه اسلامی


 پایگاه حوزه


 پایگاه نور


 جامعه اهل البیت


 فصلنامه کتابهای اسلامی


 پایگاه یا مهدی


 پایگاه اندیشه قم


 شبکه اسلامیه


 موسسه دائره المعارف فقه اسلامی


 مجمع جهانی اهل بیت


 موسسه در راه حق 


 پایگاه الاسلام


 شبکه قرآن کریم


 صفحه قرآن کریم


 پایگاه فدک


 پایگاه قرآن


 شبکه قرآن


 پایگاه جامعه القرآن


 پایگاه اسلام


 مجمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم


 پایگاه المیزان


 پایگاه دعا


 پایگاه افق


 پایگاه سازمان حج و زیارت


 پایگاه بلاغ


 پایگاه رافد


 پایگاه حدیث


 پایگاه امام علی


 شبکه اطلاع رسانی امام جواد


 پایگاه منجی


 پایگاه اطلاع رسانی موعود


 پایگاه ظهور


 پایگاه ملاصدرا


 آثار امام خمینی


 پایگاه اسلام ناب


 پایگاه کربلا


پایگاه مقاومت


حماسه


آوینی


سبکبالان


 


پایگاه صبح


پایگاه شهدای


مرکز مطالعات جنگ سپاه


راهیان نور


فرهنگ ایثار


پایگاه بسیج


شهید دکتر چمران


شاهدان دانشجو


شهدای هیئت دولت


رهپویان وصال شیراز


بسیج شرکت گاز


پایگاه شاهدان


حماسه دفاع مقدس


راهیان صیاد شیرازی


القائم عج


 علی وار


پایگاه انتظار فرج


 سایت عقیق


پایگاه حضرت معصومه س


پایگاه اطلاع رسانی اجلاس حضرت مهدی


شبکه تبیان


ولایت


فاضلین نراقی


سایتهای این قسمت بزودی دسته بندی می شوند


التماس دعا


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ